گویش مردم گزیر
چند واژه به گویش مردم گزیر از منطقه بندر لنگه
گستره تاریخی لارستان که زمانی تا سرحدات کناره های خلیج فارس هم می رسیده است ؛ نه تنها مایه در تقسم بندی قدرت های حاکم منطقه ای داشته است بلکه زبان مشترک فی مابین نیز عامل ثانوی و مستحکمی در این مورد به شمار می رفته است . زبان لارستانی در مناطق گسترده ای پراکنده است و گویشوران این زبان در پهنای جغرافیایی و سیعی به سر می برند . این امر بخصوص هنگامی آشکار می شود که به ان مناطق سفری کنیم و یا با گویشوری از آنجا برخوردی داشته باشیم .
بندر لنگه و اطراف آن یکی از این مناطق است و در خود شهر و آبادیهای حوالی آن گویش های مختلفی از زبان لارستانی رایج است . البته مهاجرت عده ای از مردمان مناطق داخلی تر مانند لار و اوز و بلوکات به بند رلنگه و سکونت در ان خصوصا در یک صد سال پیش از این که بندر لنگه در واقع بند رگاه اصلی مبادلات تجاری خلیج فارس در هر دو کناره شمالی و جنوبی ان بود نیز بی تاثیر در گوناگونی و رواج هر چه بیشتر زبان لارستانی در منطقه بندر لنگه نبوده است .
آبادی( گزیر) یکی از روستاهایی است که به بندر لنگه چسپیده است ( 15 کیلو متر ) . اهای ان به کشاورزی اشتغال دارند و محصول تنباکوی گزیر در ماطق جنوب ایران به خوبی مشهور است . گویشی که در انجا رایج است گویشی است از زبان لارستانی و تفاوت بارزی با گویشهای منطقه لار و بلوکات ندارد . نیز می توان متوجه شد که این گویش کمتر مانند گویشهای مناطق شرقی تر مانند نظیر شهر خمیر با گویشهای بندر عباسی ( بشکردی ) آمیخته شده است .
انچه که در پی می اید بعضی از واژه های محلی رایج در گزیر است :
فارسی گزیری
..............................................................................................
مو می mi
پیشانی پِشِنی peŝeni
ابرو بُرم borm
چشم چِش ĉaŝ
مژه می چِش mi ĉaŝ
بینی دُماغ domāγ
پره بینی پَل دُماغ pal domāγ
لب لُوس loos
بوسه چُک ĉok
دندان دُدو dodoo
چانه کِلَک kelak
گونه گَپ gop
گردن گَردو gardoo
حنجره خُلق xolq
گلو خِر xer
سینه سینو sino
شکم تِک ( اِشکُم ) tek ) aŝkom )
کفش پا اُزال pā ozāl
گوجه فرنگی بنتو سرخ bontoo sorx
بادمجان بنتو سیا bontoo seyā
خیار سبز بالنگ bālang
خربزه خیار xeyār
هندوانه کُدی kodi
وردنه چُِوُ ĉovo
گوساله گوسُُرُ goosoro
کره خر کُررُ kor-ro
نخل جوان ( فصیل) تیم tim
پنگ خرما هُوشُ hooŝo
یک خوشه خرما تالِنگ tāleng
کوزه جَهلَ jahla
خمره بزرگ آب مَدهَلَ madhala
گوشه اتاق بُن گَه bongah
لیف نخل پِری peri
آفتابه بِرَکو berakoo
چرخ نخ ریسی گَجیجَ gejij
برگ تازه نخل تِغَل teγal
خواهر کوچکتر خُنگو xongoo
برادر کوچکتر براسو berāsoo
زیر پیراهن گَنجَ فِراخ ganja ferāx
بدنه نخل تافال tāfāl
....................
با تشکر از : سید احمد هاشمی و علی صالحی زاده فرد
درگستره تاریخی لارستان که بنا به اساطیر گذشته ای به قدمت تبار قوم آریا دارد زبانی رایج است که تنها میراث دار - و تقریبا مشابه - زبانی است که زمانی مردم عصرساسانیان به آن کتیبه ها نوشته ؛ شعر ها سروده و کتابها ی بزرگ تالیف کرده اند . اینک نیز در خاستگاه و مهد اولیه آن ما دراین گستره تاریخی لارستان با همان کهن واژه های ناب زندگی می کنیم و با آن عواطف و احساس خود را بیان می کنیم .